اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی ماهیچه بر قدرت، پرش و
قابلیتهای ضربه زنی در بازیکنان فوتبال

 

MAXIME BILLOT,۱ ALAIN MARTIN,۱ CHRISTOS PAIZIS,۱,۲ CAROLE COMETTI,۲ AND NICOLAS BABAULT2۱Laboratory INSERM U887 Motricity-Plasticity, Faculty of Sport Science, University of Burgundy, Dijon, France; and
۲Performance Expertise Center, Faculty of Sport Science, University of Burgundy, Dijon, France

چکیده

 

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی مطالعه حاضر تأثیر برنامه تمرین تحریک الکتریکی ماهیچه  تحریک الکتریکی عضله  ۵ هفتهای بر قدرت عضالنی، سرعت ضربه
زنی، سرعت حرکت و عملکرد پرش عمودی در بازیکنان فوتبال را بررسی کرده است. ۲۰ بازیکن فوتبال
غیرحرفهای در این مطالعه شرکت کردند، ۲۰ نفر در گروه تحریک الکتریکی و ۲۰ نفر باقیمانده در گروه
کنترل. تحریک الکتریکی بر عضالت چهار سر به مدت ۵ هفته اعمال شد. افراد قبالً، در حین و پس از برنامه
تمرینی EMS آزموده شدند. حداکثر انقباض ارادی با استفاده از وضعیت انقباض مختلف )برون مرکز، متمرکز
و ایزومتریک(، ارتفاع پرش عمودی، سرعت دویدن به مدت ۲۰ دقیقه و سرعت توپ مورد ارزیابی قرار گرفتند.
ما افزایش در حداکثر پیچشهای کششی برون مرکز و ایزومتریک و همچنین افزایش عملکرد سرعت توپ
بدون در مدت ۳ هفته مشاهده کردیم. پس از ۵ هفته تمرین EMS ،پیچشهای متمرکز، برون مرکز و
ایزومتریک و سرعت توپ بهبود معناداری داشتند. انجام تمرین EMS حداقل ۳ هفته در جهت مشاهده اثرات
سودمند در مهارتهای تخصصی فوتبال مانند سرعت توپ به نظر مناسب میرسد.

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی

کلیدواژهها: ساعت توپ، کشندههای زانو، دینامومتر ایزو سینتیک، قدرت ایزومتریک و برون مرکز
مقدمه
فوتبال نیازمند تالشهای ناگهانی مانند تکل کردن، پرش، ضربه زدن و دوی سرعت است. پیشتر نشان
دادهشده است که عملکرد دوی ۲۰ متر در افراد حرفهای نسبت به بازیکنان غیرحرفهای فوتبال بیشتر بوده
است و بهطورکلی پذیرفتهشده است که ماهیچههای ران نقش مهمی در دویدن، پریدن و ضربه زدن به توپ
ایفا میکنند. برخی مطالعات، مانند مطالعه Narici و همکاران، ارتباط مثبت بین انقباض ارادی حداکثری
)MVC )ماهیچههای چهار سروصورت حداکثر توپ را نشان دادند. عالوهبراین، Wisloff و همکاران رابطه
مثبتی بین قدرت اسکات حداکثر، سرعت و پرش در بازیکنان حرفهای فوتبال گزارش کرده است. همچنین
یک رابطه بین تواناییهای پریش و سرعت و میزان پیچش با سرعتهای متمرکز بهصورت نرمال شده بر مبنای توده بدن افراد مشاهدهشده است. عضالت چهار سر به نظر برای بازیکنان فوتبال مهم هستند. تمرین دادن این عضالت ویژه میتواند باعث اصالحات مثبتی در عملکرد فوتبال شود.
گزارششده است که ۰۰ هفته برنامه تمرینی ایزومتریک اختیاری میتوانند افزایش معناداری در عملکرد ارتفاع پرش اسکات در افراد بالغ ایفا کند. در مورد تخصصی فوتبال، مطالعات پیشین دریافتند که تمرین قدرتی اختیاری عملکرد ضربه زدن ویژه به توپ را در فوتبال بهبود میبخشد. ازاینرو، تمرینات قدرتی اختیاری مزیتهایی در تواناییهای تخصصی فوتبال دارد. در میان روشهای تمرینی مختلف، روش تحریک الکتریکی
)EMS )میتواند تولید قدرت و قوای عضالنی را بهبود بخشد. عالوهبراین، افزایش تولید قدرت در بسیاری از
گروههای عضالت پس از تمرین EMS در دامنه ۱۰ تا ۲۰ %برای عضالت چهار سر مشهود بود. برخی
نویسندگان اثرات تمرین EMS را بر عملکرد ورزشی آزمودهاند. پس از ۱ هفته تمرین EMS بر عضالت چهار
سر و سه سر، Malatesta و همکاران اثرات مثبتی بر عملکرد پرش عمودی در بازیکنان والیبال گزارش کردند.
عالوهبراین، Maffiuletti و همکاران دریافتند که عملکرد SJ در بازیکنان بسکتبال به میزان ۰۱ %پس از ۱
هفته تمرین تحریک الکتریکی عضله بر عضالت چهار سر بهبود یافت. بهطور مشابه، گزارششده است که ۳ هفته EMS بر
عضالت چهار سر باعث کاهش زمان سرعت لغزشی در شنا و هاکی روی یخ میشود. از طرف دیگر، Babault
و همکاران افزایش تدریجی در عملکرد اسکات پس از ۶ و ۰۰ هفته تمرین EMS از عضالت چهار سر را
اندازهگیری کرد، اما هیچگونه تغییر معناداری بر وظایف تخصصی در بازیکنان راگبی مشاهده نشد.
بنابراین به نظر میرسد که تمرین EMS میتواند حرکات ویژه ورزشی مانند سرعت تکل کردن و ضربه زدن
را بهبود بخشد، درحالیکه بهبودی در سایر زمینهها، مانند ارتفاع پرش و زمان دویدن، در ادبیات نامشخص
است. تا به امروز، هیچ مطالعهای تکامل عملکرد تخصصی در ورزش فوتبال را پس از برنامه تمرینی EMS
بررسی نکرده است. عالوهبراین، تحلیل نمایه فیزیولوژیکی بازیکنان فوتبال اهمیت نیروی غیر هوازی در اکثر
مهارتهای اصلی مانند پریدن، سرعت و توانایی ضربه زدن به توپ را مشخص میکند. همچنین گزارششده
است که عضالت چهار سر برای تواناییهای تخصصی فوتبال مهم هستند. ازاینرو، هدف از این مطالعه آزمودن
اثرات برنامه تمرینی EMS به مدت ۵ هفته بر عضالت چهار سر بازیکنان فوتبال بود. با این توجه، قدرت در
شرایط انقباضی مختلف اندازهگیری شد. عالوهبراین، توجه ویژه به ارزیابی وظایف تخصصی فوتبال مانند پرش
عمودی، دوی سرعت و سرعت توپ در زمان ضربه زدن شده است. ما فرض کردیم که برنامه تمرینی EMS 5
هفتهای در عضالت چهار سر باعث بهبود قوای عضالنی و عملکرد ورزشی در بازیکنان فوتبال میشود.
شکل ۰ :سرعت چرخش – زاویهای کشش زانو در گروه تحریک الکتریکی و گروه کنترل. مقادیر قبل و بعد از هفته ۳ و هفته ۵ میانگین
بعالوه انحراف معیار هستند.

تحریک الکتریکی عصب و عضله

تحریک الکتریکی عصب و عضله

شکل ۱ :سرعت چرخش

روشها

رویکرد آزمایشی برای مسئله

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی
این مطالعه بهمنظور مشخص کردن اثرات سودمند برنامه تمرینی ای ام اس پنجهفتهای در بازیکنان فوتبال
طراحیشده بود. سازگاریهای نیرو با اندازهگیری پیچش ایزو سینتیک حین کشش زانو بهصورت متمرکز،
برون مرکز و ایزومتریک بهصورت ارادی و در حالت حداکثر بررسی شدند. سازگاریهای عملکرد ورزشی با
استفاده از سرعت توپ پس از ضربه زنی، پرشهای عمودی و دوی سرعت بررسی شدند. این متغیرها قبل، ۳
هفته و ۵ هفته پس از آغاز تمرین آزموده شدهاند. دو گروه بازیکنان فوتبال در نظر گرفته شدند. در دوره ۵
هفتهای، گروه اول )کنترل، C )تنها تمرینات فوتبال را انجام دادند. گروه دوم )تحریک الکتریکی، EMS ،)
عالوه بر تمرینات فوتبال، یک تمرینی EMS 5 هفتهای بر کشندههای زانوها انجام دادند. در مدت ۵ هفته،
برنامه تمرینی EMS از ۳ جلسه در هفته تشکیل میشد. تحلیلهای آماری امکان ارزیابی اثر تمرین EMS بر
عملکرد فیزیکی بازیکنان فوتبال را میدهد. متغیرهای مستقل زمان )قبل، هفته ۳ و هفته ۵ )و گروهها )EMS
و C )بودند. مقادیر بهدستآمده برای آزمونهای مختلف بهعنوان متغیرهای وابسته استفاده شدند.
افراد مطالعه
۰۲ بازیکن مرد فوتبال از هیئتعلمی ورزشی در رقابت حداقل در لیگ منطقهای فدراسیون فوتبال فرانسه
بهصورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آنها بهصورت تصادفی به گروه تحریک الکتریکی )EMS ،
؛۰۲ = تعداد، C( کنترل گروه یا( ۶۹٫۵ ±۷٫۴ kg وزن ؛۱٫۷۶ ±۰٫۰۶ m قد سال؛ ۲۰٫۱ ±۲٫۱ سن ؛۰۲ = تعداد
لحاظ به بازیکنان تمام. شدند داده تخصیص( ۷۰٫۷ ±۱۱٫۰ kg وزن ؛۱٫۸۰ ±۰٫۰۵ m قد سال؛ ۲۱٫۷ ±۳٫۴ سن
تکنیکی دوبار در هفته )بدون تمرینات جسمی( تمرین دادهشده و یکبار در هفته بهصورت متوسط ۵ ساعت
در هفته فوتبال بازی میکردند. از آنها خواستهشده تا تمرینات منظم خود، میزان دریافت خوراکی و میزان
دریافت آب طبیعی خود را حفظ کنند. آزمایش در ماه مارس، متناظر آخرین بخش لیگ قهرمانی انجام شد.
هیچکدام از آنها قبالً در تمرینات قدرتی سیستماتیک یا تمرینات EMS شرکت نکرده بودند. رضایتنامه
کتبی از آنها گرفته شد. تمام روند کارهای آزمایشی مطابق با مجموع استانداردهای بیانیه هلسینکی بودند و
به تأیید کمیته محلی پژوهشهای انسانی رسیدند.
شکل ۰ :سرعت توپ حین ضربه زدن به فوتبال در گروه تحریک الکتریکی و گروه کنترل. مقادیر اندازهگیری شده قبل و پس از دورههای
۳ و ۵ هفتهای میانگین بهعالوه انحراف استاندارد هستند. *، ** و *** تفاوت معنادار بین قبل، هفته ۳ و هفته ۵ در ۰۵٫۰ <p ،۰۱٫۰ <p
و ۰۰۱٫۰ <p به ترتیب هستند.

شکل ۲ :سرعت توپ حین ضربه زدن

روند کارها

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی

گروه EMS در برنامه تمرینی ۵ هفتهای شرکت کرد که متشکل از جلسات EMS 00 دقیقهای با نرخ ۳ جلسه
در هفته میشد. تحریک الکتریکی در هر دو عضله چهار سر اعمال شد. در مدت تحریک، افراد موردمطالعه
روی دستگاه استفادهشده برای کشش عضالت چهار سر بهطوریکه زانوان در زاویه ۶۲ درجه ثابت باشد نشسته
بودند. یک محرک با نیروی باتری بهصورت قابلحمل استفاده شد. سه الکترود چسبی باضخامت ۰ میلیمتر
روی هر ران قرار گرفت. الکترودهای مثبت، با اندازه cm50 مربع که خصوصیات نا قطبی غشایی داشتند تا
حد ممکن نزدیک به نقاط حرکتی عضالت قرار گرفتند. الکترودهای منفی، با اندازه cm52 مربع، نزدیک به
محل قرارگیری روی عضالت قرار گرفتند. جریانهای ضربهای با موج چهاروجهی )۰۲۲ هرتز( به مدت ۱۲۲
میکروثانیه استفاده شدند. تحریک الکتریکی ۳ ثانیه طول کشید و پسازآن دوره استراحت ۰۱ ثانیه بود )چرخه
وظیفه ۰۵ .)%این برنامه از برنامههای قدرتی مجموعه Compex برگرفتهشده بود. در مدت جلسات تمرینی،
۳۶ انقباض انجام شد. شدت تحریک باتحمل درد هر فرد مشخص میشد. در حالت حداکثری شدت تحمل
شده بین ۶۲ و ۰۰۲ mA بود. سطح نیروی تولیدشده توسط ای ام اس با یک دینامومتر مایو استاتیک اندازهگیری
شد و توسط آزماینده برای تولید نیروی بیش از ۶۲ %MVC در هر جلسه تمرین تنظیم شد. برای هر دو گروه
EMS و C ،تمرین مشابه فوتبال دوبار در هفته انجام شد.

آزمون

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی
آزمونهای قدرتی: آزمونها قبل و پس از سه هفته و پنج هفته انجام شدند. ما از یک دینامومتر ایزو سینتیک
برای آزمودن قدرت پای اصلی هر فرد استفاده کردیم. قابلیت اطمینان اندازهگیریهای قدرت دینامومتر ایزو
سینتیک پیشتر صحت سنجی شده بود. قبل از آزمون، دوره گرم کردن بهوسیله ۰ سری از اقدامات متمرکز
دهگانه با افزایش شدت انجام شد. افراد مطالعه بهطوریکه مفصل ران در زاویه ۰۲ درجه قرار بگیرد نشسته
بودند. برای کاهش حرکت ران و ساق پا در مدت انقباضها، گیرههایی اطراف قفسه سینه و قسمت لگن و در
وسط ران قرار گرفت. یک گیره دیگر پا را به بازوی اهرم Biodex متصل کرد و هماهنگی بین مرکز چرخش
میله دینامومتر و محور مفصل زانو در آغاز هر آزمون بررسی شد. بازوها در امتداد قفسه سینه قرار گرفتند
اندازهگیریهای کشش متشکل از ۰ سری از کششهای زانو در حالت حداکثری بهصورت متوالی و
انعطافپذیری ۰۲ درجه انجام شد. انقباضات با ۳ سرعت زاویهای تصادفی انجام شدند، سپس ۳ MVCs در
شرایطی ایزومتریک با زاویه ۶۲ درجه انجام شدند. دوره استراحت ۳ دقیقهای بین سریها برای از بین بردن
اثرات خستگی مجاز بود. پیچش حداکثری مستقیماً توسط نرمافزار Biodex اندازهگیری شد. برای هر شرط،
تنها بهترین آزمایش در تحلیل اعمال شد. پیچشها در هر زاویه مفصل به لحاظ گرانشی با استفاده از پیچش
مقاوم وزن قسمت فوقانی پشت بهدستآمده در زاویه مفصل که در آن اثر گرانش بیشترین حالت را داشته
اصالح شدند.

آزمونهای ضربه زنی: عملکرد ضربه زنی از حداکثر سرعت در ضربات مختلف مشخص شد. سرعت با ۱۱ رادار
سرعت اندازهگیری شد. رادارهای بررسی سرعت با فرکانس GHz-25.10 و قالب سیگنال تقریباً ۶۲ %عمودی
و ۱۲ %افقی بود. رادارها در زوایای باال و پایین، پشت سر هدف قرار گرفتند. این هدف روی یک شبکه بهوسیله
یک نوار چسبنده قرارگرفته بود. توپ فوتبال در فاصله ۰ متری قرار گرفت. سرعت را از نزدیکترین رادار در
نظر گرفتیم. مشخصات توپ در مطابقت با تأییدیه فدراسیون بینالمللی فوتبال بودند و فشار قبل از هر جلسه
آزمون تنظیم میشد. ضربات با استفاده از پای قویتر بدون دورخیز )یکقدم پیش از ضربه زدن( و با دورخیز
)۳ قدم قبل از ضربه زدن( انجام شد. بهترین ۳ آزمایش برای هر نفر مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
آزمونهای پرش عمودی: هر فرد پرشهای عمودی را در یک سیستم Optojump انجام داد. زمانسنجی
دیجیتال به سیستم برای اندازهگیری زمان پرواز هر کرد پرش متصل بود. SJ در آغاز از وضعیت نیمه اسکات
استاتیک و بدون حرکت مقدماتی اندازهگیری شد. پرش معکوس )CMJ )با آغاز از وضعیت ایستاده انجامشده
و سپس اسکات روبه پایین روی زانو با زاویه ۲۰ درجه و سپس کشش زانوان در یک حرکت یکنواخت انجام
شد. در مدت این آزمونها، بازوها نزدیک به رانها در جهت حداقل کردن نقش آنها نگهداری شدند. پرش
سوم CMJ بود که در آن حرکت بازوها آزاد بود )CMJf .)وضعیت قرارگیری باالتنه نیز بهصورت که
انعطافپذیری نیمتنه و کشش آن حداقل شود کنترل شد. از افراد خواسته شد تا جایی که میتوانند ۳ مرتبه
بپرند و بهترین عملکرد گزارش شد.

آزمون سرعت: افراد ۳ مرتبه دوی سرعت ۲۰ متر انجام دادند که هرکدام با دورههای ریکاوری ۳ دقیقهای
تفکیک میشد. ساعت با سلولهای فتوالکتریک مادونقرمز قرارگرفته در یک متر از سطح زمین و ۰۲ متر از
خط آغاز اندازهگیری شده و توسط TAC کنترل شد. پس از سیگنال چشمی، بازیکنان از وضعیت ایستاده
شروع کرده و فاصله ۲۰ متری را با بیشترین سرعت ممکن میدویدند. عملکردها شامل زمان واکنش میشد.
سریعترین ۳ آزمون برای تحلیلهای بعدی استفاده شد.

دستگاه تحریک الکتریکی عضله

دستگاه تحریک الکتریکی عضله

تحلیلهای آماری

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی
تکنیکهای آماری استاندارد برای محاسبه میانه و انحراف معیار استفاده شدند. تحلیل واریانس دوسویه با
مقادیر مکرر برای مقایسه MVC ،ارتفاع پرش، سرعت دویدن و سرعت توپ استفاده شد. زمانی که نتیجه
معناداری اتفاق افتاد، تحلیلهای توکی برای سنجش تفاوتهای معناداری میان مقادیر استفاده شد. مقادیر
نیروی آماری برای تفاوتهای معناداری مختلف محاسبه شدند. سطح اهمیت در ۰۵٫۰ ≤p برای تمام روند
کارها تنظیم شد. تمام آزمونهای آماری با نرمافزار Statistica انجام شدند.
جدول ۱ :عملکرد پرش عمودی حین SJ ،CMJ و CMJf در گروههای EMS و C ،مقادیر میانگین
بهعالوه انحراف معیار.

جدول ۱ :عملکرد پرش عمودی

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی

نتایج
قابلیت اطمینان اندازهگیریها نشان داد که مقادیر نیروی آماری برای تفاوتهای معناداری مختلف از ۲۶۶۱ تا
۲۶۰۰ است.
پیش از تمرین، گروههای EMS و C به لحاظ مشخصات فیزیکی، کشش زانوان، سرعت توپ، پرش عمودی
عملکرد و سرعت دویدن شبیه هم بودند. هیچگونه تأثیر زمانی قابلتوجهی برای گروه C در تمام آزمونها
مشاهده نشد.
در ارتباط با گروه EMS ،پیچش برون مرکزی بهصورت معناداری در هفته سوم با هفته پنجم در مقایسه
باحالت قبل افزایش یافت. افزایش بیشتر از هفته سوم تا هفته پنجم مشاهده شد )شکل ۰ .)افزایش معنادار
مشابه در شرایط ایزومتریک از پیش از تمرین تا هفته سوم و هفته پنجم و همچنین از هفته سوم تا هفته
پنجم به دست آمد. هیچگونه افزایش تدریجی قابلتوجهی بین شرایط پیش از تمرین و هفته سوم برای شرایط
متمرکز مشاهده نشد. بااینحال، افزایش تدریجی معناداری بین شرایط پیش از تمرین و هفته پنجم و از هفته
سوم تا هفته پنجم مشاهده شد. اندازهگیریهای ما نشان داد که سرعت توپ بدون دورخیز بهصورت معناداری
در هفته سوم و هفته پنجم در مقایسه با اندازهگیریهای گرفتهشده پیش از برنامه افزایش یافت است. سرعت
توپ همراه با دورخیز افزایش معناداری در هفته پنجم نشان داد )شکل ۰٫)
برای عملکرد پرش، افزایش معنادار از هفته سوم و هفته پنجم در شرایط CMJ در گروه EMS مشاهده کردیم
)جدول ۰ .)بااینحال، هیچگونه تفاوت معناداری در شرایط SJ ،CMJ و CMJf در هفته سوم یک هفته پنجم
در مقایسه باحالت قبل مشاهده نشد. عالوهبراین، هیچگونه تأثیری زمانی قابلتوجهی در زمان سرعت دویدن
یا سرعت پس از هفته سوم و هفته پنجم در هر دو گروه مشاهده نشد )جدول ۰٫)
جدول ۲ :زمان دویدن و سرعت دویدن در فاصله ۱۱ متری در گروههای EMS و C قبل، بعد از هفته
۳ و بعد از هفته ۵٫

جدول ۲ :زمان دویدن و سرعت دویدن
بحث

تحریک الکتریکی عضله

تحریک الکتریکی عضله

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی

یافته اصلی این مطالعه این بود که عالوه برافزایش قدرت مشخص، تمرین تحریک الکتریکی عضله میتوانند منجر به مزیتهایی
در صفتهای تخصصیتر مانند سرعت ضربه زدن، با و بدون دورخیز شود. بااینحال، افزایش مقاومت و قدرت
مستقیماً قابلانتقال به توانایی پرش در عملکرد سرعت دویدن در بازیکنان فوتبال ما نمیشد.
نتایج مطالعه حاضر افزایش قدرت کمتری نسبت به مشاهدات پیشین در بازیکنان هاکی روی یخ حرفهای در
شرایط برون مرکزی پس از ۳ هفته تمرین ای ام اس نشان داد. بااینحال، این نویسندهها نیز افزایش معناداری
در گروه C دریافتند و افزایش توصیفشده در شرایط برون مرکزی با توجه به این واقعیت که افراد مطالعه
نسبت به انجام انقباضهای ایزو سینتیک در شرایط پیش از آزمون آشنا بودند را مشخص کردند. عالوه بر این،
Jubeau گزارش کردند که انقباضهای EMS میتواند حاصل از بهکارگیری واحد حرکتی مطابق با اصل اندازه
Henneman یا مرتبه بهکارگیری اختیاری باشد. ازاینرو، بهکارگیری تصادفی واحدهای حرکتی حین تمرین
EMS میتواند بهراحتی فیبرهای سریع را در مقایسه با انقباض اختیاری در سطح حداقلی نیرو فعال کند. در
مطالعه ما، بیان شد که سازگاریهای برون مرکزی میتواند به خاطر نتیجه بهکارگیری واحد حرکتی باشد.
درواقع، Nardone و Schieppati سرعت بیشتر بهکارگیری MUs حین انقباض برون مرکزی را گزارش کردند.
پیشرفتهایی که در شرایط ایزومتریک مشاهده کردیم با ادبیات موجود مطابقت دارد. بهطور مثال، Gondin
و همکاران افزایش تدریجی ۵۰ %در MVC ایزومتریک عضالت چهار سر پس از ۱ هفته تمرین ای ام اس را
مشاهده کردند. پیشرفت سریع در تولید قدرت پس از هفته سوم در شرایطی ایزومتریک و نه در شرایط متمرکز
ممکن است با این واقعیت توصیف کردند که وضعیت قرارگیری زاویهای در جلسات تحریک الکتریکی عضله مشابه وضعیت
قرارگیری آزمون ایزومتریک بوده است. همچنین مشاهده کردیم که دو هفته دیگر تمرین EMS شامل افزایش
معناداری در MVCs در شرایط برون مرکز، ایزومتریک و متمرکز میشود. میتوان گفت که مزیتهای
مشاهدهشده پس از ۳ و ۵ هفته تمرین EMS اصوالً به خاطر سازگاری خنثی بوده است. عالوهبراین، پیشتر
گزارش شد که سازگاریهای مشاهدهشده پس از ۱ هفته تمرین EMS در عضالت چهار سر اصوالً به خاطر
سازگاریهای خنثی بوده است، اگرچه تغییرات در توده عضالنی و معماری و ساختار آن بین هفتههای چهارم
و هشتم معنادار شد. بااینحال، اندازهگیریهای ما نمیتواند این مکانیزمهای تطبیقی پیشین را تأیید کند.
پژوهشهای پیرامون تمرین EMS و ضربه زنی تا به امروز انجامنشده است. این مطالعه افزایش عملکرد ضربه
زنی بدون دورخیز پس از سه هفته تمرین ای ام اس بر عضالت چهار سر را گزارش کرد. افزایش تدریجی پس از
پنج هفته تمرین EMS در هر دو شرایط )با و بدون دورخیز( بیشتر و معنادار بودند؛ بنابراین میتوان گفت که
افزایش قدرت میتواند به حرکتی خاص مانند ضربه زدن در بازیکنان فوتبال انتقال داده شود. این یافته تأیید
میکند که عضالت چهار سر نقش مهمی در حرکات ضربه زنی ایفا میکنند. دیگر مطالعات دریافتند که تمرین
EMS میتواند حرکات تخصصی در ورزشها را بهبود بخشد. تأثیر سودمند در سرعت شنا کردن و عملکرد
اسکیت پیشتر پس از سه هفته تمرین ای ام اس بر عضالت چهار سر گزارششده است. بهطور عکس، Babault
و همکاران هیچگونه پیشرفتی در عمل دفاع تنبهتن پس از شش هفته تمرین EMS در بازیکنان راگبی
حرفهای مشاهده نکردند. این نویسندگان توضیح میدهند که نبودن افزایش در آزمون دفاع تنبهتن تا حدی
با فاکتورهای تکنیکی و انگیزشی مربوط میشود. مالحظات تکنیکی نمیتوانند از ضوابط عملکرد تخصصی
خارج شوند. نتایج ما، بیان میکنند که تمرینای ام اس به نظر رویکرد امکانپذیر برای توسعه صفتهای تخصصی
استفادهشده در فوتبال است.

ما هیچگونه افزایش معناداری در عملکرد پرش عمودی پس از سه یا پنج هفته از برنامه تمرینی EMS خود
مشاهده نکردیم. این نتایج برخالف نتایج بهدستآمده از Maffiuletti و همکاران است، کسی که افزایش
تدریجی ۱۰%در SJ پس از چهار هفته تمرین EMS بر عضالت چهار سر را مشاهده کرد. این نتایج متفاوت
میتواند با این واقعیت توصیف کردند که انقباضهای کمتری در مطالعه ما برای هر جلسه تمرین انجام شد.
بااینحال، برخی مطالعات پیشین در مطابقت با نتایج ما بودند و هیچگونه افزایش معناداری در عملکرد پرش
عمودی گزارش نکردند. درواقع، Malatesta و همکاران و Herrero و همکاران هیچگونه افزایش معناداری در
SJ و CMJ پس از چهار هفته تمرین تحریک الکتریکی عضله در کشندههای زانو گزارش نکردند. عالوهبراین، کاهش در توانایی
پرش پس از سه هفته تمرین EMS در بازیکنان هاکی روی یخ گزارششده است. نبودن افزایش یا حتی کاهش
عملکرد پرش عمودی ممکن است براثر خستگی یا تمرین بیشازحد بهواسطه برنامههای تمرینی EMS
کوتاهمدت ایجادشده باشد. برخی مطالعات گزارش کردند که دوره ریکاوری پس از EMS یا تمرین استقامتی
ضرورتاً امکان افزایش عملکرد پرش را ایجاد میکند. عالوه بر این، قبالً نشان داده شد که SJ و CMJ در تنها
شامل عضالت کشش زانوها بلکه شامل کشش کف پا نیز میشود. به این روش، Malatesta و همکاران افزایش
معناداری در ارتفاع میانگین در CMJs پس از چهار هفته تمرین ای ام اس عضالت چهار سر و عضالت سه سر
مشاهده کردند. افزایش عملکرد پرش میتواند نیازمند تمرین بیشتر بر عضالت چهار سر باشد. قبالً گزارششده
است که تمرین EMS همراه با تمرین تخصصی مانند تمرینات پلی متریک عضالت چهار سر را به روشی
مشابه پرش تحت تأثیر قرار میدهد؛ بنابراین، افزایش در تولید نیرو عضالت چهار سر توسط EMS و ویژگی
تمرین پلی متریک میتواند باعث افزایش توانایی پرش گردد.

تمرین تحریک الکتریکی ماهیچه سازگاریهایی را به نوع حرکات ناگهانی مانند عملکرد دویدن وارد میکند.
در این مطالعه، زمان دویدن و سرعت آن در فاصله ۲۰ متر تغییر معناداری پس از ۳ و ۵ هفته تمرین EMS
نداشت. این یافتهها برخالف یافتههای مطالعه پیشین است. البته، Herrero و همکاران پیشرفت معناداری در
عملکرد دویدن در فاصله ۲۰ متری پس از چهار هفته تمرین ای ام اسبر عضالت چهار سر گزارش کردند. نبودن
افزایش عملکرد دویدن در مطالعه ما میتواند با پیچیدگی عمل دویدن توصیف کردند که در آن عضالت
بسیاری دخیل بوده و سطح تکنیکی بازیکنان غیرحرفهای فوتبال در اینجا آزموده شده است. انتقال افزایش
قدرت پس از تمرین تحریک الکتریکی عضله به نظر برای عملکرد ورزشی غیرتخصصی نسبت به عملکرد ورزشی تخصصی در
بازیکنان فوتبال دشوارتر است.

کاربردهای عملی

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی

بهطور خالصه، فوتبال لزوماً نهتنها نیازمند تمرین استراتژیک و تکنیکی است، بلکه آمادگی جسمی نیز میشود.
سه هفته برنامه تمرینی EMS به نظر برای بهبود قدرت عضالت کشش زانو در شرایط برون مرکز و ایزومتریک
در بازیکنان فوتبال مناسب است. بااینحال، دو هفته بیشتر به نظر برای مشاهده افزایش تدریجی در تمام
شرایط انقباضی ضروری است. عالوهبراین، تمرین EMS منجر به بهبود وظایف تخصصی فوتبال مانند عملکرد
سرعت توپ پس از ضربه زدن میشود. تمرین انحصاری EMS عضالت چهار سر میتواند مقدار محدودی برای
افزایش عملکرد در کشور بازیکنان غیرحرفهای فوتبال داشته باشد. بااینحال، برخی از موارد زیر میتواند نتیجه
تمرین قابلتوجه برای پرش باشند شامل )۰ )تمرین همزمان عضالت سه سر، عضالت کفلی و همسترینگ،
)۰ )دربرگیری دوره ریکاوری بهینه و )۳ )همراه کردن تمرین EMS با تمرین پلی متریک. عالوه بر تمرین
سنتی فوتبال، برنامه تمرینی EMS در دورههای سه یا پنجهفتهای به نظر نشاندهنده ابزارهای امکانپذیر در
جهت بهبود نیرو و وظایف خاص ورزش فوتبال در شرایط پیش فصل و در طول فصل خواهد بود. درواقع، این
روش استاندارد میتواند برای کامل کردن تمرینات سنتی فوتبال استفاده شود. میتواند تغییرپذیری را به یک
برنامه تمرینی تبدیل کند که باعث افزایش انگیزه برخی بازیکنان میشود. عالوه بر این، EMS میتواند برای
ورزشکاران آسیبدیده در جهت کاهش یا از بین بردن اثرات پس از آسیبدیدگی استفاده شود.

منابع

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی

۱٫ Amiridis, IG, Cometti, G, Morlon, B, Martin, L, and Martin, A.
Effects of the type of recovery training on the concentric strength of
the knee extensors. J Sports Sci 15: 175–۱۸۰, ۱۹۹۷٫
۲٫ Apriantono, T, Nunome, H, Ikegami, Y, and Sano, S. The effect of
muscle fatigue on instep kicking kinetics and kinematics in
association football. J Sports Sci 24: 951–۹۶۰, ۲۰۰۶٫
۳٫ Babault, N, Cometti, G, Bernardin, M, Pousson, M, and Chatard, JC.
Effects of electromyostimulation training on muscle strength and
power of elite rugby players. J Strength Cond Res 21: 431–۴۳۷, ۲۰۰۷٫
۴٫ Bangsbo, J, Norregaard, L, and Thorso, F. Activity profile of
competition soccer. Can J Sport Sci 16: 110–۱۱۶, ۱۹۹۱٫
۵٫ Bax, L, Staes, F, and Verhagen, A. Does neuromuscular electrical
stimulation strengthen the quadriceps femoris? A systematic review
of randomised controlled trials. Sports Med 35: 191–۲۱۲, ۲۰۰۵٫
۶٫ Bobbert, MF, Gerritsen, KG, Litjens, MC, and Van Soest, AJ. Why is
countermovement jump height greater than squat jump height?
Med Sci Sports Exerc 28: 1402–۱۴۱۲, ۱۹۹۶٫
۷٫ Brocherie, F, Babault, N, Cometti, G, Maffiuletti, N, and Chatard, JC.
Electrostimulation training effects on the physical performance of ice
hockey players. Med Sci Sports Exerc 37: 455–۴۶۰, ۲۰۰۵٫
۸٫ Carbi, J, DeProft, E, Dufour, W, and Clarys, JP. Influence of strength
training on soccer players. Sci Football 4: 17–۲۱, ۱۹۹۱٫
۹٫ Cometti, G, Maffiuletti, N, Pousson, M, Chatard, JC, and Maffiuli, N.
Isokinetic strength and anaerobic power of elite, subelite and
amateur french soccer players. Int J Sports Med 22: 45–۵۱, ۲۰۰۱٫
۱۰٫ Dauty, M, Bryand, F, and Potiron-Josse, M. Relation entre la force
isocine´tique, le saut et le sprint chez le footballeur de haut niveau. Sci
Sports 17: 122–۱۲۷, ۲۰۰۲٫
۱۱٫ DeProft, E, Cabri, J, Dufour, W, and Clarys, JP. Strength training and
kicking performance in soccer players. Sci Football: E&FN Spon.
۱۰۸–۱۱۳, ۱۹۸۸٫
۱۲٫ Duchateau, J and Hainaut, K. Training effects of sub-maximal
electrostimulation in a human muscle. Med Sci Sports Exerc 20:
۹۹–۱۰۴, ۱۹۸۸٫
۱۳٫ Enoka, RM. Muscle strength and its development. New perspectives.
Sports Med 6: 146–۱۶۸, ۱۹۸۸٫
۱۴٫ Fried, T and Lloyd, GJ. An overview of common soccer injuries.
Management and prevention. Sports Med 14: 269–۲۷۵, ۱۹۹۲٫
۱۵٫ Gondin, J, Duclay, J, and Martin, A. Neural drive preservation after
detraining following neuromuscular electrical stimulation training.
Neurosci Lett 409: 210–۲۱۴, ۲۰۰۶٫

۱۶٫ Gondin, J, Guette, M, Ballay, Y, and Martin, A. Electromyostimulation
training effects on neural drive and muscle architecture. Med
Sci Sports Exerc 37: 1291–۱۲۹۹, ۲۰۰۵٫
۱۷٫ Herrero, JA, Izquierdo, M, Maffiuletti, NA, and Garcia-Lopez, J.
Electromyostimulation and plyometric training effects on jumping
and sprint time. Int J Sports Med 27: 533–۵۳۹, ۲۰۰۶٫
۱۸٫ Hubley, CL and Wells, RP. A work-energy approach to determine
individual joint contributions to vertical jump performance. Eur J
Appl Physiol Occup Physiol 50: 247–۲۵۴, ۱۹۸۳٫
۱۹٫ Jubeau, M, Gondin, J, Martin, A, Sartorio, A, and Maffiuletti, NA.
Random motor unit activation by electrostimulation. Int J Sports Med
۲۸: ۹۰۱–۹۰۴, ۲۰۰۷٫
۲۰٫ Kubo, K, Yata, H, Kanehisa, H, and Fukunaga, T. Effects of isometric
squat training on the tendon stiffness and jump performance. Eur J
Appl Physiol 96: 305–۳۱۴, ۲۰۰۶٫
۲۱٫ Lake, DA. Neuromuscular electrical stimulation. An overview and its
application in the treatment of sports injuries. Sports Med 13: 320–
۳۳۶, ۱۹۹۲٫
۲۲٫ Linnamo, V, Moritani, T, Nicol, C, and Komi, PV. Motor unit
activation patterns during isometric, concentric and eccentric actions
at different force levels. J Electromyogr Kinesiol 13: 93–۱۰۱, ۲۰۰۳٫
۲۳٫ Maffiuletti, NA, Cometti, G, Amiridis, IG, Martin, A, Pousson, M,
and Chatard, JC. The effects of electromyostimulation training and
basketball practice on muscle strength and jumping ability. Int J
Sports Med 21: 437–۴۴۳, ۲۰۰۰٫
۲۴٫ Maffiuletti, NA, Dugnani, S, Folz, M, Di Pierno, E, and Mauro, F.
Effect of combined electrostimulation and plyometric training on
vertical jump height. Med Sci Sports Exerc 34: 1638–۱۶۴۴, ۲۰۰۲٫
۲۵٫ Malatesta, D, Cattaneo, F, Dugnani, S, and Maffiuletti, NA. Effects of
electromyostimulation training and volleyball practice on jumping
ability. J Strength Cond Res 17: 573–۵۷۹, ۲۰۰۳٫

۲۶٫ Nardone, A and Schieppati, M. Shift of activity from slow to fast
muscle during voluntary lengthening contractions of the triceps
surae muscles in humans. J Physiol 395: 363–۳۸۱, ۱۹۸۸٫
۲۷٫ Narici, MV, Sirton, MD, and Mognani, P. Maximal ball velocity and
peak torque of hip flexor and knee extensor muscles. Sci Football:
۱۴۵–۱۵۷, ۱۹۸۸٫
۲۸٫ Nunome, H, Asai, T, Ikegami, Y, and Sakurai, S. Three-dimensional
kinetic analysis of side-foot and instep soccer kicks. Med Sci Sports
Exerc 34: 2028–۲۰۳۶, ۲۰۰۲٫
۲۹٫ Nunome, H, Ikegami, Y, Kozakai, R, Apriantono, T, and Sano, S.
Segmental dynamics of soccer instep kicking with the preferred and
non-preferred leg. J Sports Sci 24: 529–۵۴۱, ۲۰۰۶٫
۳۰٫ Nunome, H, Lake, M, Georgakis, A, and Stergioulas, LK. Impact
phase kinematics of instep kicking in soccer. J Sports Sci 24: 11–۲۲,
۲۰۰۶٫
۳۱٫ Pichon, F, Chatard, JC, Martin, A, and Cometti, G. Electrical
stimulation and swimming performance. Med Sci Sports Exerc 27:
۱۶۷۱–۱۶۷۶, ۱۹۹۵٫
۳۲٫ Reilly, T, Bangsbo, J, and Franks, A. Anthropometric and
physiological predispositions for elite soccer. J Sports Sci 18: 669–
۶۸۳, ۲۰۰۰٫
۳۳٫ Roig Pull, M and Ranson, C. Eccentric muscle actions: Implications
for injury prevention and rehabilitation. Phys Ther Sport 8: 88–۹۷,
۲۰۰۷٫
۳۴٫ Taylor, NA, Sanders, RH, Howick, EI, and Stanley, SN. Static and
dynamic assessment of the Biodex dynamometer. Eur J Appl Physiol
Occup Physiol 62: 180–۱۸۸, ۱۹۹۱٫
۳۵٫ Wisloff, U, Castagna, C, Helgerud, J, Jones, R, and Hoff, J. Strong
correlation of maximal squat strength with sprint performance and
vertical jump height in elite soccer players. Br J Sports Med 38: 285–
۲۸۸,

اثرات برنامه تمرینی تحریک الکتریکی۲۰۰۴